رضابهمنی
اجتماعی ‘ فرهنگی ‘ تاریخی ‘ هنری ‘ گفتمان‘ فرهنگ و آداب و رسوم ‘ سرگرمی ‘ خبری ‘ تبلیغاتی و...............
شاگرد نزد استاد رفت و گفت : طی سالها به دنبال روشنایی و نور الهی بودم . احساس می کنم که به آن نزدیک شده ام،خواستم بدانم قدم بعد من چه می تواند باشد . استاد پرسید: شما چگونه امرار معاش می کنید؟ شاگرد پاسخ داد:هنوز امرار معاش را یاد نگرفته ام پدر و مادرم به من کمک میکنند. اینها که مسائل جزئی هستند. استاد گفت: قدم بعد ، خیره شدن به خورشید برای نیم دقیقه میباشد. شاگرد اطاعت می کند و هنگامی که نیم دقیقه به پایان رسید ، استاد از شاگرد خواست تا منظره ی اطرافش را توصیف کند . شاگرد پاسخ داد : نمی توانم چیزی ببینم . نور خورشید چشمانم را خیره کرده و اکنون قادر به دیدن چیزی نیستم .... استاد گفت : انسانی که وقتی کسی چشمش را به خورشید می دوزد ، سرانجام کور خواهد شد..... نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
||
![]() |